الا،يا ايّها الشاعر! بكن تنقيد را ول، ها!
وگرنه،كار و بارت ميشود هر روز، مشكل، ها!
نگوشعري عليه صاحبِ زور و زر و تزوير
والّا،يك زمان ديدي سجّل ات گشته باطل، ها!
اگرمدحيّه گفتي، ميشوي استادِ بيهمتا
ولي گر نقد كردي، ميشود نامت خُل و چِل، ها!
تملّق گواگر باشي، دهندت شهد و شيريني
زنقد امّا، دهانت ميشود آماجِ فلفل، ها!
اگردر انتقاد از زن، نوشتي شعرِ طنزآميز
دراين صورت نميماند به رويِ كلّه ات، تل، ها!
زشوفرها نگير ايراد در اشعارِ خود هرگز
نگرددتا سرِ كم پُشتِ تو، آماجِ هندل، ها!
چوحق گفتي، جهاني با تو دشمن ميشود يكسر
پس آنگه ميشود هر دم بلايي بر تو نازل، ها!
عزيزم!حرفِ حق تلخ است. حتي با لعابِ طنز
خصوصاًقُلدران شهدِ تو را گويد هلاهل، ها!
ولي،با اين همه، هرگز نكن غفلت ز طنز ناب
كه هر كو دور شد از حق، فرو افتد به باطل، ها!
سرودِعشق و عرفان است طنزِ «آرش» اي جانان
مشو،اي گل! از اين سرچشمه ي جانبخش، غافل، ها!
شعر ملمع قاچ چاي- قند آل! شعر طنز حمید آرش آزاد...
ما را در سایت شعر ملمع قاچ چاي- قند آل! شعر طنز حمید آرش آزاد دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : arashazad بازدید : 137 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 17:24