آى هوار!.........شعر طنز حمید آرش آزاد

ساخت وبلاگ

اين دل من زار شد باز از غم يار، آى هوار!

مثل مادر مرده ها، هى می زند زار، آى هوار!

باز هم آمد سر برج و حقوق نازنين

نفله و ناكام شد در راه بازار، آى هوار!

دست صاحبخانه اكنون با گريبان حقير

هست در زور آزمايى و كلنجار، آى هوار!

بابت نسيه، كتم را كنده بقّال از تنم

هست اين قصّاب هم در فكر شلوار، آى هوار!

طفل ليسانسيّه ى من، از هفشده سال پيش

خدمتش را كرده و مانده ست بيكار، اى هوار!

نه بابايش هست در اين مملكت يك دم كلفت

نه باباى همسرش يك استخواندار، آى هوار!

هست «غير انتفاعى» چون مدارس، لاجرم

بهر ثبت نام خواهد پول بسيار، آى هوار!

بابت شهريه اش، شد خانه ام در رهن بانك

فرش و مبل و غيره هم، شد سهم سمسار،آى هوار!

برق رفت و سوخت اين يخچال صاحب مرده ام

گنج هاى نُه فوت! دارم، خوب و جادار، آى هوار!

لامپ ها، مانند نارنجك، همه شد منفجر

جشن و آتش بازى است امروز انگار، آى هوار!

آب شد چون جيره بندى، شير هم نم پس نداد

در فلان جا مى كشيم البته آزار، آى هوار!

در بهار و در زمستان، در خيابان جارى است

نيست در گرما عيان، آب ستمكار، آى هوار!

هرچه «آرش» داشت، چون گنجشك از دستش پريد

شد فقط سرمايه اش يك دانه خودكار، آى هوار!

 

شعر ملمع قاچ چاي- قند آل! شعر طنز حمید آرش آزاد...
ما را در سایت شعر ملمع قاچ چاي- قند آل! شعر طنز حمید آرش آزاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arashazad بازدید : 156 تاريخ : چهارشنبه 10 بهمن 1397 ساعت: 11:58