نوروز آمد، خوش آمد!؟ شعر طنز حمید آرش آزاد

ساخت وبلاگ

«ابر آزاري بر آمد، باد نوروزي وزيد»

يعني: اي ياران! به راه افتاده باز عيد سعيد

عيد امسال ما، صد و هفتاد تومان شد، بجنب

بايد اكنون تلفن همراه و بنز نو خريد!

جا براي حاج فيروز و عمو نوروز نيست

چون كه بيست و شش نفر مهمان ز شهرستان رسيد

ميهمانا! شربت و نوشابه مي خواهي چه كار؟

آب سالم را بنوش و لعنتي بكن بريزيد!

گر جواني ديپلمه همسر گرفت اين روزها

«بار عشق و مفلسي را هر دو مي بايد كشيد»

بي گمان، اين چند روزه ورشكست ات مي كنند

عيدي و شيريني و آجيل و ديد و بازديد

هر كسي شد با خبر از قيمت كفش و لباس

لاجرم برق سه فاز از كلّه‌اش فوراً پريد

يا كه در بوتيك از پيراهني پرسش نمود

رفت بيرون و دگر پشت سر خود را نديد

ديو بي رحم گراني، وه! چه غوغا مي كند

خون مفلس مي مكد هر لحظه اين ديو پليد

كس نمي داند بر «آرش» اين شب عيدي چه رفت

«اين قدر دانم كه از شعر ترش خون مي چكيد»

شعر ملمع قاچ چاي- قند آل! شعر طنز حمید آرش آزاد...
ما را در سایت شعر ملمع قاچ چاي- قند آل! شعر طنز حمید آرش آزاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arashazad بازدید : 94 تاريخ : پنجشنبه 25 اسفند 1401 ساعت: 22:15