يارِ من، گاهي محبّت ميكند، باور كنيدبنده را غرقِ خجالت ميكند، باور كنيداز حقوقم، پولِ توجيبي به مخلص چون دهدصحبت از سهمِ عدالت ميكند، باور كنيدچون هدفمند است هم صبحانه، هم ناهار و شاممختصر ناني كرامت ميكند، باور كنيدبهر قبضِ تلفن و گاز و فلان و فاضلابجيب ما را پاك غارت ميكند، باور كنيدتا كشاند بنده را هر دم به سويِ راهِ راستبا ملاغه، هي هدايت ميكند، باور كنيدمسكنِ مخلص، پر از مهر است از الطاف اومثلِ يك موجر، محبت ميكند، باور كنيدنه اتاقي كرده جارو، نه غذايي پخته استخوب در اين باره صحبت ميكند، باور كنيدميرود هي گل بچيند، از سحر تا شامگاهكم در اين منزل اقامت ميكند، باور كنيدهر زمان ميآورد اين نازنين از «چين» گلابچون كه از توليد، حمايت ميكند، باور كنيدميخرد از پنج قاره ميوه، سبزي، خشكبارلطف بر اهلِ زراعت ميكند، باور كنيدچون كه نازش را خريدارم، كند هر دم گرانناز را تعديلِ قيمت ميكند، باور كنيدبنده خاطر جمع هستم، يار با اين كارهاخانه را يك باره جنت ميكند، باور كنيداين نگار نازنين، با اين همه لطف و صفاكم كم «آرش» را بدعادت ميكند، باور كنيد بخوانید, ...ادامه مطلب